فراتر از ماه رمضان رشد کنید!
بیشتر بدانید
وارد شوید
تنظیمات
ترجمه
خواندن
۱۹:۲۳
فاجاءها المخاض الى جذع النخلة قالت يا ليتني مت قبل هاذا وكنت نسيا منسيا ٢٣
فَأَجَآءَهَا ٱلْمَخَاضُ إِلَىٰ جِذْعِ ٱلنَّخْلَةِ قَالَتْ يَـٰلَيْتَنِى مِتُّ قَبْلَ هَـٰذَا وَكُنتُ نَسْيًۭا مَّنسِيًّۭا ٢٣
فَأَجَآءَهَا
ٱلۡمَخَاضُ
إِلَىٰ
جِذۡعِ
ٱلنَّخۡلَةِ
قَالَتۡ
يَٰلَيۡتَنِي
مِتُّ
قَبۡلَ
هَٰذَا
وَكُنتُ
نَسۡيٗا
مَّنسِيّٗا
٢٣
پس درد زایمان او را به سوی تنۀ (درخت) خرمایی کشاند، گفت: «ای کاش پیش از این مرده بودم، و بهکلی از یادها رفته (و فراموش شده) بودم».
Notes placeholders
close