فراتر از ماه رمضان رشد کنید!
بیشتر بدانید
وارد شوید
تنظیمات
ترجمه
خواندن
۲۲:۴۵
فكاين من قرية اهلكناها وهي ظالمة فهي خاوية على عروشها وبير معطلة وقصر مشيد ٤٥
فَكَأَيِّن مِّن قَرْيَةٍ أَهْلَكْنَـٰهَا وَهِىَ ظَالِمَةٌۭ فَهِىَ خَاوِيَةٌ عَلَىٰ عُرُوشِهَا وَبِئْرٍۢ مُّعَطَّلَةٍۢ وَقَصْرٍۢ مَّشِيدٍ ٤٥
فَكَأَيِّن
مِّن
قَرۡيَةٍ
أَهۡلَكۡنَٰهَا
وَهِيَ
ظَالِمَةٞ
فَهِيَ
خَاوِيَةٌ
عَلَىٰ
عُرُوشِهَا
وَبِئۡرٖ
مُّعَطَّلَةٖ
وَقَصۡرٖ
مَّشِيدٍ
٤٥
پس چه بسیار آبادیها را در حالیکه (مردمش) ستمگر بودند؛ نابودشان کردیم، پس (اینک) بر سقفهایش فروریخته (و ویران شده) است، و (چه بسیار) چاه (پر آب) که بیحاصل مانده، و (چه) قصر (های) بر افراشته استوار (که بیصاحب مانده است).
Notes placeholders
close